با توجه به این که در دنیای حاضر کانالهای ماهوارهای گستردهای در دسترس مردم قرار گرفته است که با اندک تلاشی قادرند در جریان محتوای آنها واقع شوند درک این واقعیت را که در رسانهها ناگزیر هستند واقعیتهای خبری پیرامون را بدون سوگیری منعکس کنند بیش از پیش الزامی میسازد.
گرچه به اعتقاد بسیاری از دانشمندان علومارتباطی، رعایت اصل عینیت و بیطرفی به طور کامل امکانپذیر نیست و حتی معتبرترین شبکههای خبری جهان نیز در دام سوگیری دچارند اما واقعیت در این است که میتوان شدت آن را به نحو فزایندهای کاهش داد.
از اینرو، مسئله سوگیری خبری یکی از اشکالات ناموجهی است که ساختار یک رسانه را دچار پیامدهای ناگواری ساخته و از آن، پدیدهای نامیمون، کماعتبار و حراف در اذهان عمومی میسازد و به تدریج مخاطبان خود را از دست میدهد. بد نیست ابتدا مروری داشته باشیم بر مفهوم عینیگرایی از دید صاحبنظران و بعد ببینیم جایگاه آن در رسانهها چگونه است.
«عینیگرایی از مفاهیم اساسی در روزنامهنگاری غربی است که آموزههای آن امروز به الگوی مسلط روزنامهنگاری حرفهای در بیشتر نقاط جهان تبدیل شده است. به بیان دیگر، عینیگرایی یکی از اسطورههای روزنامهنگاری حرفهای است که در خدمت بازگویی و انتقال اجزای واقعیت یا رویداد، بدون دخالت نظرهای شخصی و تمایلات و گرایشهای خبرنگار، روزنامهنگار یا حتی ساختار سردبیری است.
بدین ترتیب در مقوله عینیگرایی، خبرنگار در گزارش رویدادها دست به جهتگیری شخصی نمیزند، ماجراها، آدمها و موضوعها را به بد و خوب یا سیاه و سفید تقسیم نمیکند و معتقد است مخاطب، آگاه و دارای قدرت تحلیل و نتیجهگیری است و خبرنگار موظف است اطلاعات دقیق و جامع را پیرامون یک رویداد در اختیار بگذارد تا خود به قضاوت و ارزیابی بپردازد.»
همچنین عینیگرایی در مقابل ذهنیگرایی، بازنمایی درست آنچه واقعی است تعریف میشود.
به اعتقاد تاکمن، سه عامل بر تحقق عینیتگرایی تاثیر مینهند: شکل کار، روابط درون سازمانی و محتوای کار. در مقابل او به هشت راهحل برای پایبندی روزنامهنگاران به عینیگرایی در مطالبی که تهیه میکنند اشاره میکند. این راهها عبارتند از:
1- طرح احتمالات متناقض 2 – ارائه سندهای تکمیلی 3 – استفاده از نقل قول 4 – طرح مهمترین موضوع در ابتدای مطلب 5 – تمایز دقیق میان حقایق از نظم بیان و تحلیلها 6 – توالی مناسب و ساختمند 7 – بیان عناصر ششگانه خبر 8 – ذکر منبع
«گزارشگر عینی تلاش میکند همه جنبههای یک موضوع یا رویداد را با تکیه بر شیوه خبردهی مستقیم و بدون استفاده از ضمایر اول شخص ارائه کند. اصل اساسی در این شیوه روزنامهنگاری چنین است: اجازه دهید واقعیتها خود سخن گویند زیرا براین اساس، افراد نیز برمبنای واقعیت دریافتی، قضاوت میکنند نه بر مبنای تغییرهای خودساخته یا ناخواسته خبرنگار.»
همچنین دفلور، هدف از التزام به عینیگرایی را دستیابی به سه عامل میداند: «1 – جدا ساختن واقعیت از عقاید 2– ارائه اخبار به دور از احساسات 3 – دادن فرصت مناسب و یکسان به طرفهای هر ماجرا تا اطلاعات کامل در اختیار مخاطبان قرار گیرد.»
انتقاد از عینیگرایی
با توجه به آنچه که از ماهیت عینیگرایی برمیآید باید دید این مفهوم تا چه اندازه در رسانهها پذیرفته شده و اصول آن رعایت میشود. مفهوم عینیگرایی، اگر چه همانند اسطورهای قدیمی از زمان تولد وسایل ارتباطی مطرح شده و مورد توجه بسیاری واقع گردیده اما در عمل از قدرت چندانی برخوردار نبوده است.
«انتقاد از روزنامهنگاری عینی به ویژه در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 مطرح شد تا جایی که برخی افراد همچون مولی ابوانز، سردبیر روزنامه آمریکایی تگزاس آبزرور، آن را «یک تظاهر بیمعنی» دانستند که باید از عرصه روزنامهنگاری خارج شود.»
«ظهور فاشیسم، روزنامهنگاران را نسبت به آنچه شناخت واقعیت عینی خوانده میشد دچار تردید کرد. با پیداش صنعت روابط عمومی این شک قوت گرفت و به تدریج این سخن به میان آمد که بیطرفی دست نیافتنی است. در مقابل، این باور پدید آمد که دستکاری واقعیت امری امکانناپذیر است و مسئله فقط این است که چه کسی در کار دستکاری واقعیت است و از این کار چه هدفی را پی میگیرد»
دانشمندان مکتب گلاسکو،که از منتقدان اصل عینیگرایی رسانهها هستند در این زمینه معتقدند: «مفهوم بیطرفی تنها یک ایدهآل است و خبرها آیینه واقعیات نیستند... شیوه انتخاب، ارائه و تدوین رویدادها به گونهای است که در نهایت در خدمت صاحبان قدرت باشد. اصلیترین گزارههای اندیشه مکتب گلاسکو در خصوص خبر عبارتند از اهمیت ذاتی، دلیل گزارش رویدادها نیست، بلکه معیارهای پیچیده گزینش خبر نقش اصلی را ایفا میکنند، خبر پس از انتخاب در معرض استحاله شدن قرار میگیرد.
عوامل استحاله رویدادها عبارتند از: شکل درج و پخش اعم از خط، صدا و تصویر، خواص فیزیکی و فنی رسانهها و شکل کاربرد آنها. جانبداری تقریباً در اکثر خبرها وجود دارد. زیرا نهادهایی که اخبار را مخابره و ارائه میکنند، خاستگاههای اجتماعی و اقتصادی وسیعی دارند. لذا خبرها همواره از یک زاویه ویژه ارائه میشوند.»
ریچارد هوگارت از گروه رسانههای دانشگاه گلاسکو، در این زمینه میگویند: «آنچه اهل حرفه آن را خبر عینی میخوانند، در واقعیت تا حد زیادی تفسیر گزینش شده رویدادهاست. اخبار و اساساً کار روزنامهنگاری به طور خلاصه، ساختهای اجتماعی هستند. خبر هیچگاه، ضبط صرف دنیای خارج از ما نیست، بلکه گزارش ساختگی است که اندیشههای مسلط جامعهای را که خبر در آن تولید شده است در خود نهفته دارد.»
به هر حال، اگر چه نمیتوان انتقاد وارده بر عینیتگرایی توسط گروه گلاسکو و دیگران را با این شدت و حدت پذیرفت اما واقعیت این است که عینیت مطلق از سوی هیچ رسانه، سازمان و منبع خبری امکانپذیر نیست. چرا که «عینیت مطلق با توجه به انتخاب و گزینشهای متعددی که در فرایند انتقال خبر، از رویداد تا خواننده وجود دارد ممکن نیست و روزنامهنگاران از «عینیت سنی» سخن میگویند و کوشش میکنند تا آنجا که ممکن است به اصل عینیت نزدیک شوند.»
سوگیری در مقابل بیطرفی
بیطرفی یکی از اصول مهم خبر محسوب میشود و سنجش میزان بیطرفی در یک خبر، تا حدود زیادی ارزش خبر را در نظر مخاطب مشخص میسازد.
«به عبارت دیگر خبر باید قبل از هرگونه پیشداوری و جانبداری عین حقیقت را در ذهن مخاطب حک کند و به طور دقیق، صحیح و عینی از یک رویداد گزارش دهد. در واقع صاحبنظران وسایل ارتباط جمعی یک رابطه علت و معلولی بین بیطرفی و عینی بودن خبر برقرار کردهاند. آنها معتقدند که حفظ بیطرفی در تهیه و تنظیم خبر منجر به عینی بودن و واقعی بودن آن میشود. شعار مخصوص مطبوعات آنگلوساکسون چنین است: خبر مقدس است ولی تفسیر آزاد.»
اما باید دید اصل بیطرفی در اخبار تا چه اندازه رعایت میشود و از آن جایی که اصل بیطرفی به عنوان یکی از مهمترین اصول خبر به شمار میرود چرا که از سوگیری خبری در رسانهها سخن به میان میآید؟
گفته میشود «اتخاذ سیاست بیطرفی در رسانهها، بیشتر به یک سراب شبیه است. زیرا کارشناسان، خبرنگاران و گزارشگران معمولاً به نهاد قدرت نزدیک هستند و دارای گرایش سیاسیاند و انتخاب واژهها، عبارات، جملات و صفات در خبرها و برنامهها ناشی از جهتگیریهای سیاسی آنهاست. در بازنمایی وقایع و رویدادها معمولاً سلیقه و ذائقه خبرنگار و گزارشگر و تهیهکننده، برنامهها را رنگ و لعاب میدهد و دروازهسازان و دروازهبانان مرحله به مرحله برنامهها را متناسب با نگرش و دیدگاههای خود پیش میبرند.»
گولدینگ و میدلتون، مطالعات پیچیدهای را در زمینه اخبار انجام دادهاند، هم از دیدگاه «بیوگرافی»- که در آن فرد عنصر مهمی در تعیین نوع خبر است- و هم از دیدگاه «سازمانی –که معتقد است خبرنگاران در هنگام تعیین ماهیت خبر با دخالتهای صاحبان رسانهها و سازمانها مواجهند-.
این مطالعات، در نهایت منجر به شکلگیری دیدگاه «ایدئولوژیکی» منجرشده است. این دیدگاه را تنها در ارتباط با ماشین پیچیدهای مشاهده میکنند که ارزشهای حاکم بر جامعه انگلستان را شکل داده و به رسانههای خبری اجازه پخش میدهد. گولدینگ و میدلتون در تحقیقات خود به دو عامل «ارزشهای حاکم در جامعه» و «محتوای گسترده اجتماعی تهیه خبر» توجه کردهاند و در نتیجه، به راههایی تأکید میورزند که در آنها، بررسیهای ایدئولوژیکی، دیدگاههای مورد قبول و فرضیات پیرامون سرشت جامعه انگلستان در روند تهیه خبر تأثیرگذار بوده و دخالت دارند.»
هربرت گانز، یکی دیگر از پژوهشگران علوم ارتباطی، راجع به «بیطرفی» و «جهتگیری» نظری متفاوت دارد. به اعتقاد وی «جهتگیری در اخبار امری صحیح و درست است اما به شرطی که به شکل منطقی مطرح شود. میتوان در مورد بیطرفی اخبار قضاوت کرد، اما به شرطی که با استانداردهای عاری از هرگونه طرفداری سبک و سنگین شوند.
چنین استانداردهایی نیز مطلق نیستند. راهحل وی برای این مشکل، استفاده از دیدگاههای مختلف به عنوان ابزارکار است، به این معنی که با استفاده از این دیدگاههای گوناگون، نظرهای «جهتدار» یکدیگر را نفی کرده و این روشی استاندارد برای سبک و سنگین کردن یک خبر میشود.»
رالف نگرین، در مقاله «خبر و تهیه خبر» به انحراف ایدئولوژیکی تصویر و زبان اشاره میکند. او مینویسد: «... هم تصویر و هم زبان، ما تا حدودی دچار انحراف ایدئولوژیکی هستند. بدین معنی که هنگام تهیه و پخش اخبار تلویزیونی، اقداماتی در طول برنامه نظیر زاویه دوربین، انتخاب کلمات و انتخاب تصاویر صورت میگیرد که الزاماً «واقعیتی» را که قرار است از آن خبری تهیه شود، تحتالشعاع قرار داده و به انحراف میکشاند. این انتقاد به کار تلویزیون باعث شده است که محققان در مورد توانایی تلویزیون در عملی کردن خواستههای دائمی خود و به تصویر درآوردن «واقعیت» و ارائه «بیطرفی واقعی» تردید نشان دهند.
در ضمن این مسأله باعث شده است که نگرانی درباره «جهتگیری» در اخبار تلویزیون دوباره احیا شود.»
در خصوص این که چرا از رسانهها به ابزار ایدئولوژیک نام میبرند ناشی از کارکردی است که رسانهها در خبر ایفا میکنند. «استوارت هال» از پیشگامان مطالعات فرهنگی دانشگاه بیرمنگام مینویسد: «این که گفته میشود رسانهها ایدئولوژیک هستند به این معناست که در قلمرو و ساختار اجتماعی معنا عمل میکنند. رسانهها راه را هموار میسازند تا مردم با استفاده از آنها درباره جهان پیرامون خود، آگاهی یابند.»
«بنابر این رسانهها در عملکرد روزانه خود، صحنه مناظره بینشها و میدان منازعه کلمات و معانی هستند. بر خلاف آنچه ظاهراً به نظر میرسد، رسانهها در نقش خبری خود، آیینه انعکاس رویدادها و واقعیات دنیای اجتماعی و سیاسی نیستند، بلکه بر عکس، آفریننده واقعیتهای اجتماعی و سیاسی هستند و به برداشت افراد از دنیای اطرافشان هستی میبخشند. خبر، خود واقعیت و خود عینیت جهان اطراف ما نیست، بلکه تنها حکایت و روایتی از این واقعیتهاست.»
و جان هارتلی، در اثر خود با عنوان «درک خبر» به این نتیجهگیری قابل توجه میرسد: «بیطرفی، عینیت و خنثی بودن که پایه ایدئولوژی سردبیری را میسازند، ریا و توطئهای عمدی برای فریب عموم نیستند. خبر، گفتمانهای ایدئولوژیکی مسلط در مناطق و حوزههای مخصوص رقابت را خود باز تولید میکند. سرانجام این که ایدئولوژی خبر، ایدئولوژی حامی متعصب(Partisan) نیست، بلکه برعکس، مقصود ایدئولوژی خبر ترجمه و تصمیم است نه گزینش این یا آن اندیشه، فکر و عقیده. به عبارت دیگر، خبر زمینه و عوارضی را که ایدئولوژیهای مختلف میتوانند با آن مخالفت، ستیز یا رقابت کنند، خنثی میکند و پیوسته محدودههای جدال را ترسیم میکند.»
اشکال مختلف سوگیری در رسانهها
سوگیری نقطه مقابل بیطرفی است. «سوگیری یا جانبداری در خبر میتواند به اشکال گوناگون بروز و ظهور کند، که در دو مؤلفه خلاصه میشود:
1 - سوگیری در الفاظ: از آن جاکه زبان خبر بیشتر از خود رویداد به آن معنا میبخشد الفاظ و کلماتی که در متن خبر به کار برده میشوند، به قدری حساس و سرنوشتساز هستند که زبان خبر بلافاصله پس از گزینش خبر به میان میآید. به طوری که اگر الفاظ در جای خود و به طور دقیق به کار نروند، برداشتها و تعابیر گوناگونی در مخاطبان ایجاد میشود...
2 - سوگیری در متن خبر: در برخی خبرها ممکن است به ظاهر هیچ نوع لفظ سوگیرانهای وجود نداشته باشد اما متن خبر نوعی سوگیری را در ذهن مخاطب ایجاد میکند. در خصوص سوگیری در متن خبر، به جنبههای مختلفی اشاره میشود که در دراز مدت در سلب اعتماد مخاطب به رسانه بهره گیرنده از چنین استراتژیهای سوگیری موثر است.
در ادامه به 5 عامل در این زمینه اشاره شده است:
1 - عدم صداقت در فرآیند انتشار خبر
وسایل ارتباط جمعی در تلاشی بیوقفهاند تا انبوه اطلاعات را به مخاطبان خود عرضه کنند، اما بسیاری از این اطلاعات به دلایل مختلف اجازه نشر پیدا نمیکنند و برخی دیگر از آنها در فرآیند انتشار، با عمل تناقضگویی، مبالغه و اغراق،تخریب خبر و سانسور رسانهها مواجه میشوند که همه این شاخصها را میتوان تحت عنوان «بیصداقتی» در ارائه اخبار تعریف کرد.
الف- تناقضگویی: تناقض خبر به معنای ارائه خبرهای ضد و نقیض در رسانههای جمعی است. رسانهها در عملکرد روزانه خود صحنه مناظره بینشها و میدان منازعه کلمات و معانی هستند...
ب- مبالغه و اغراق در فرآیند انتشار خبر: اخباری که از طریق رسانهها انتشار مییابند، زمانی با مبالغه و اغراق همراه خواهند بود که بزرگ جلوه دادن بعضی از آنها مورد نظر باشد... وجود چنین ضعفی در اخبار یک رسانه، تلویحاً بیاعتمادی افکار عمومی به آن رسانه را موجب میشود.
ج- تحریف: تحریف خبر را میتوان به معنای دست بردن در خبر و تغییر دادن مفهوم آن دانست... به طور کلی، دست بردن در اخبار و عرضه اطلاعات نادرست به مخاطب، نوعی اختلال در فرایند نشر خبر محسوب میشود که نتیجه آن سلب اعتماد افکار عمومی از رسانه خواهد بود.
د- سانسور: سانسور معنا، دامنه و کاربردهای بسیار وسیعی دارد. پیشینه تاریخی آن گواه یکی از کهنترین کشاکشها میان دو گروه از افرادی هستند که همواره وجود داشتهاند، افرادی که حرفهایی برای گفتن دارند و افرادی که آن حرفها را موافق مصالح خود نمیدانند. مقصود از سانسور، اعمال نظر در جریان خبررسانی به منظور جلوگیری از انتشار اخباری است که البته ممکن است برای مردم مفید باشد ولی برای کسی که این اعمال نظر را انجام میدهند مفید نیست.
2 - موثق نبودن خبر:
.. ذکر منبع پیام در خبرها، مقالات و دیگر مطالب رسانههای دیداری و نوشتاری، علاوه بر این که در جلب اطمینان مخاطب مؤثر است، به پیام و خود رسانه نیز، به عنوان منبع پیام، اعتبار بیشتری میبخشد... اعتبار منبع با بسیاری از مفاهیم رایج در خبر ارتباط نزدیک دارد. به عبارت دیگر، منبع بر مفاهیمی چون ارزشهای خبری، دروازهبانان خبری تأثیر میگذارد و با آنها ارتباط مییابد....
3 - عینی و واقعی نبودن خبر: ... انتشار اخبار زمانی بیشترین تأثیر را خواهد گذاشت که در بین مخاطبان بازتاب مطلوب داشته باشد و این، هنگامی انجام میشود که خبر پخش شده عینی و واقعی بوده و مقاصد و اغراض شخص در آن نقشی نداشته باشد. با این وجود، چون وسایل ارتباط جمعی به دور از هدف و مقاصد سیاسی، اقتصادی و هدفهای دیگر نیستند اخبار را با واقعیت بیان نمیکنند و در نتیجه بر اعتماد افکار عمومی تأثیر نامطلوبی به جا میگذارند...
4 - عدم بی طرفی در ارائه اخبار: این امر زمانی معنا مییابد که در ارائه خبر، جهتگیری خاصی براساس جریانات و گروهبندیهای جامعه وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، جهتگیریها در وسایل ارتباطجمعی بر دو عامل استوار است: نخست، دولتی بودن وسیله ارتباط جمعی که نتیجه آن نفوذ شدید دولت و اعمال نظم آن به نحوی است که رسانه را تنها به سخنگوی خود تبدیل کند و دوم، وابستگی به گروه خاص که نتیجه آن اعمال نظر بر اخبار و اطلاعات به نفع آن گروه است...
5 - عدم جذابیت در ارائه خبر: رسانههای گروهی در شکل ارائه خبر باید به شیوهای عمل کند که آن را از یکنواختی خارج کند. عدم جذابیت در ارائه خبر، موجب بیتوجهی مخاطب خواهد شد.